دلنبشته های تابناک

ساخت وبلاگ
جایتان خالی بود و نبود! دیروز به اتفاق همسر گرامی از فیلم کمدی "ویلای ساحلی" دیدن کردیم!جایتان خالی بود؛ چون فیلم سرشار از لحظات و دقایق کمدی و فرح بخش بود و شما تا انتها فیلم را تعقیب می کردی، بی آنکه ذره ای احساس خستگی نمایی!جایتان خالی نبود؛ چون فیلم نه تنها غیر آموزنده بود، بلکه کاملا بد آموزی داشت!داستان "ویلای ساحلی" به سرایداری مربوط است که از نبود صاحبخانه سوء استفاده کرده و ویلای به آن بزرگی را، بی کسب اجازه از مالک، اجاره می دهد.با اطلاع صاحب ویلا از ماجرا، سرایدار مورد بخشش قرار می گیرد.در سکانس پایانی فیلم؛ هم با صاحب ویلا روبرو می شویم که در خارج از کشور به سر برده و به دلیل اختلاس نمی تواند به ایران برگردد و هم با سرایداری که مدت زمان اجاره دادن خانه را بیشتر کرده و تا دلتان بخواهد( یا دلش خواسته) پول به جیب می زند!معمولا در فیلم هایی که در آن ها خلاف صورت می گیرد، شاهد لو رفتن خلافکار و دستگیری او هستیم و بینندگان محترم متوجه شده و می آموزند که هیچ کس نمی تواند خلاف بکند و از مجازات قانونی قسر در برود و لذا هر که خربزه بخورد باید پای لرز آن بنشیند!در "ویلای ساحلی" اصلا اینطور نیست و هم آنی که مال و منال ملت را بالا کشیده، و آدم خوبی هم به نظر می رسد، در خارج کشور حالش را می برد و هم مشابه داخلی او که مال و منال ملت در اختیارش واقع شده محق می گردد که به مراتب بیش از سهم خود را مال خویش نموده و بالا بکشد!اگر اشتباه نکنم؛ در فیلم "اعتراض" با عبارت آموزنده "چی میشه اگه همه از هم بدزدن!" روبرو هستیم!در "ویلای ساحلی" چنین چیزی نیست و دزدها در کنار هم یا دور از هم، بدون آنکه نگران واکنش و یا حتی آگاهی ملت باشند، می نوشند و می خورند و در مصرف زیادی روی می کنند و کلا دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 26 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1402 ساعت: 15:40

شاید شما هم اصطلاح "سفره بسته یک عیب دارد و سفره باز هزار عیب!" را شنیده باشید.عبارت بالا به این معنی است که اگر شما اهل میهمانی دادن نباشید، نزد دیگران، فقط تحت عنوان "خسیس" معرفی می شوید؛ اما اگر اهل میهمانی دادن باشید، حرف هایی همانند "غذایش شور بود!"، "مبلمانش اصلا به دیگر وسایل نمی آمد!"، " ... را نباید دعوت می کرد"، "این همه ریخت و پاش چرا؟" و ... پشت سرتان زده می شود.متاسفانه؛ در مورد آدم ها هم همینطور است و آن هایی که همانند فیل مرده و زنده شان یکیست و خیر و شرشان به کسی نمی رسد بیش از آدم هایی که، سر جمع، خیری بیش از شر دارند مورد پسند دیگران واقع می شوند.علت را شاید بتوان در "لطف مدام وظیفه محسوب می شود" جست و آن هایی که فوق العاده مهربان و دوست داشتنی هستند خیلی زود تحت عنوان "ذاتش اینطور است" معرفی می شوند و به این علت همه از آن ها توقع اینکه همیشه باید خوب باشند را خواهند داشت.از آنجا که هیچ آدمی از سنگ ساخته نشده و تقریبا همه افراد در زیر بار مسائل و مشکلات زندگی، اگر طاقت فرسا باشند، کمر خم کرده و واکنشی غیر قابل انتظار نشان می دهند؛ این احتمال وجود دارد که یک آدم خیلی خوب در شرایط خیلی بد آن آدم همیشگی نبوده و یک فرد نزدیک را به ادای "از تو انتظار نداشتم" بکشاند!این توقع؛ قطعا، توقعی نابجا است و همانطور که نباید انتظار داشت یک نویسنده طنز و یک کمدین در مراسم ختم و تشییع جنازه یک عزیز از دست رفته در حال خنداندن دیگران باشد، همگان باید بدانند که خوب مطلق وجود ندارد و فقط تاب آوری مردم در برابر مسائل و مشکلات زندگی با هم متفاوت است.شگفتا که این امر مورد توافق همگان نیست و بارها و بارها پیش آمده که یک اشتباه و یک خطا و یک از کوره در رفتگی بی موقع( یا به موقع!) ت دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 43 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1402 ساعت: 15:40

آنقدر از کارهایم، بی خود و بی جهت، ایراد می گرفت که در نهایت کفرم در آمد و، بر خلاف معمول، یک کار با کلی عیب و ایراد تحویلش دادم!وقتی برای ادای پاره ای توضیحات مرا به حضور پذیرفت، آماده بودم که کلی ناسزا و بد و بیراه بارم کند؛ اما، بر خلاف انتظار، او از کارم کلی تعریف کرد، جوری که فکر کردم دارد مسخره ام می کند.با اتمام تعاریف لازم و قبل از بدرقه به من گفت: " راستی شما خانم مهندس... که سمت مهمی در شرکت .... دارند را می شناسید؟عرض کردم که ایشان همسر عموی بنده هستند.با خوشحالی "سلام برسانید" گفت و در ضمن خواهش کرد که توصیه ایشان را به زن عمو بکنم.موقع خروج به این فکر کردم که شناخت رییس برای کسب موفقیت لازم است و اگر رییس شما هم شما و قابلیت هایتان را خوب بشناسد ممکن است قدم کوچکی در راه موفقیت های شما برداشته شود.با این حال؛ از همه این ها مهمتر این است که شما رییس رییس خود را بشناسید و رییس رییس شما هم با شما نسبت قوم و خویشی و یا دوست و آشنایی داشته باشد! + نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 18:8 توسط محمد ماکویی  |  دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 25 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1402 ساعت: 15:40

همه پدرها خوب نیستند و در میان انواع و اقسام باباهای خوب، والدهایی که با مشت و لگد و دمپایی و لنگه کفش و شلاق و کمربند به جان فرزند نگون بخت می افتند و یا کودک را از دوران خردسالی سر کار می فرستند تا نان آور خانواده باشد هم داریم!با این حال؛ احترام پدر همیشه واجب بوده و روی این حساب پسران زیادی، با صورت سرخ شده از سیلی، روز پدر را از یاد نبرده و در این روز بخصوص او را حسابی سورپرایز می کنند.پدر، هر که باشد، تولید کننده بچه است و وظیفه دارد هم نیازهای جسمی فرزند، از خورد و خوراک گرفته تا تن پوش و مسکن، را فراهم کند و هم احتیاجات معنوی او، از جمله تعلیم و تربیت سالم و درست، را از یاد نبرد.فرزند، اما، چنین وظایفی ندارد و روی این حساب بچه ای که فقط درسش را بخواند موجود ارزنده ای برای بیشتر بابا و مامان ها محسوب می شود.با این وجود؛ فرزندان شایسته ای هستند که پا از وظایف خود فراتر نهاده و با تن ندادن به ازدواج، جهت مراقبت از پدر و مادر سالخورده و بیمار، و یا تقبل خرج خانواده جدید و قدیم دست به کارهایی می زنند که بیشتر از بابا و مامان های خوب انتظار می رود.متاسفانه؛ بچه های اینگونه از فراموش شدگان هستند و روزی نیست که در آن بابا و مامان ها برای فرزند سنگ تمام گذاشته و "می دانم که برای من چه کارهایی کرده ای" را بر دهان ایشان بنشاند! + نوشته شده در دوشنبه نهم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 21:44 توسط محمد ماکویی  |  دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 20 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1402 ساعت: 19:07

بیشتر آدم ها ازدواج کرده و بچه دار می شوند. زندگی متاهلی، در بسیاری موارد، بهتر از زندگی مجردی است و وجود بچه هم حال اغلب آدم ها را خوب می کند. با این حال؛ آیا می توان گفت که بچه دار شدن از انسان، آدم بهتری می سازد؟ خیلی مطمئن نیستم!لابد شما هم جمله معروف "آدم برای بچه اش همه کار می کند!" را زیاد شنیده اید!قطعا معنی این جمله این نیست که فرد صاحب فرزند شده پزشکی خواهد خواند تا هم از خود راضی تر شود و هم آینده بهتری را برای بچه رقم بزند!اتفاقا؛ معمولا عکس این قضیه اتفاق می افتد و بیشتر موفقیت ها در دوران مجردی و وقتی دور و بر آدم هنوز شلوغ نشده و او هنوز فرصت نفس کشیدن دارد و مصائب و مشکلات زندگی باعث نشده "زنده ماندن" اولویت نخست و "زندگی کردن" اولویت دوم انسان باشد گوشه چشمی به "معذب!" نشان می دهند!"آدم برای بچه هر کار می کند!" معمولا به این معناست که آنی که در تامین هزینه های معاش و دارو و درمان فرزند درمانده شده و خیال ندارد تا با خودکشی مسئله را فقط برای خودش حل کند دست نیاز به دوست و آشنا و غریبه و بیگانه و کس و ناکس دراز کرده و وامی، که پشتوانه ای برای پرداخت آن ندارد، را تقاضا می نماید!"آدم برای بچه اش هر کار می کند" یعنی انسان برای زنده ماندن بچه و یا مهیا کردن شرایط خوب زندگی برای وی از دیوار خانه مردم بالا نرفته و در عوض از روش های جدید و مدرن دزدی و اختلاس و خلاف، که احتمال گیر افتادن افراد را به صفر می رسانند، به بهترین وجهی بهره برداری می کند!ساده ترین حالت را می توان در این دید که آقای مدیر برای اینکه آب توی دل بچه تکان نخورد حقوق پرسنل را سر برج پرداخت نکرده و با قرار دادن کلیه کارکنان، که ممکن است تعداد آن ها به 1000 و 2000 نفر برسد، در یک کفه و بچه ای که به دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 17 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1402 ساعت: 19:07

بسیاری از دانشجویان و دانش آموختگان رشته های بهداشت محیط و محیط زیست با کتب نگاشته شده یا ترجمه گشته توسط مهندس مرتضی حسینیان آشنا هستند؛ اما در میان آن ها من این اقبال را داشتم که در سال های کاری از نعمت همکاری با ایشان بهره مند بوده و از این بابت مشعوف باشم.داستان آشنایی من با این متخصص بزرگ صنعت آب و فاضلاب اینطور بود که روزی، به توصیه یک همکار خوب، به شرکت فرپاک رفته پس از مصاحبه با جناب مدیر عامل مبلغ بالایی را به عنوان حقوق درخواستی، در برگه استخدام، درج کردم. چند روز بعد، مهندس حسینیان زنگ زده و بسیار گرم و صمیمی "تخفیف نمی دهی؟" گفت.مگر می شد تخفیف نداد؛ وقتی مخاطب مهندس حسینیان باشد و اینطور شد که سال ها میز من چسبیده به میز این کارشناس زبده بود!مهندس حسینیان کتاب های بسیاری دارند که مورد استفاده علاقمندان به حوزه های تخصصی آب و فاضلاب می باشند.بعضی ها از بار علمی کتب مهندس حسینیان ایراد گرفته اند!؟دوستی در این باره می گفت که ظاهرا حضرات فراموش کرده اند که زمانی ایشان دست به تالیف و گردآوری و ترجمه کتب ارزشمند علمی زده اند که اینجور کتاب هایی اصلا وجود "داخلی" نداشت و برای همین بود که علاقمندان برای کتاب های ایشان سر و دست می شکستند.مقایسه کتب جدید با کتاب های ایشان به این می ماند که شما هواپیماهای جدید را با مصنوعات برادران رایت مقایسه کرده و رای به بهتر بودن جدیدی ها بدهید!مهندس حسینیان دختری داشتند که همکار ما بود.جالب است که هم حقوق و مزایای این دختر به حقوق و مزایای ما می مانست و هم اخلاق و رفتار و کردار او به کسی که با یکی از سهامداران شرکت نسبت دارد نمی مانست!نمی دانم آن موقع ها "آقا زادگی" مد نبود، یا مهندس حسینیان ترجیح می داد در عوض اینکه فرزند را "آقازا دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 22 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1402 ساعت: 19:07